سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که براى خدا خشم کرد ، باطل را هر چند سخت بود از پا درآورد . [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
زنان عاشورایی

نمی دانم تاحالا درمورد زنانی که در طول دوران دفاع مقدس برای رزمندگان نان می پختند ، لباس می دوختند ، لباس وپتوهای کهنه راوصله می زدند ، تدارکات سربازان امام زمان راآماده می کردندو...چیزی شنیده اید یانه.عدهای ازمادران رزمندگان اسلام درمحله بیستجان درطول جنگ بدون ادعا وسر وصدا وتبلیغات وامتیاز سابقه جبهه این کار رامی کردند. بعضی هاشان مادر شهید بودند. بعضی درجوار رحمت حق آرام گرفته اند وبعضی با بیماری دردوره ناتوانی خود همچنان شاکر نعمت های الهی هستند.

سالن گلستان شهدای زرین شهر وسالن طبقه دوم مسجد اعظم گواهی می دهد که این شیر زنان کربلایی چگونه بدون ادعا پشتیبان فرزندان رزمنده خود بودند . اینان به واقع کار زینبی کردند .آیا ما هیچ گاه سراغ ایشان رامی گیریم.چقدر فراموشکارشدیم.این شیرزنان رایاد کنید. اگر هرسال برای رزمندگان همایش برگزار می کنیم ، این زینبیان بی ادعا راهم به یاد بیاوریم. خداوند درگذشتگان از ایشان رادرجوار رحمت خود جای دهد وایثارگران که هنوز درفضای جامعه ما تنس می کنند عاقبت به خیر کند.

شهدا شرمنده ایم.

مادر

 

مادر


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 92/8/18:: 5:15 عصر     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ